Thursday, June 3, 2010

دوئل


خط و نشون کشیدی با خط چشم مشکی
برای من که ساده ام یکی به اسم هیشکی
برای من که حتا سوخته دل جهنم
منی که پیش چشمات همیشه کم آوردم
من اون کبوترم که کبوتری یادش رفت
می خواد بره تا خونه کدوم وری یادش رفت
بیا ببین تو چشمام نم نم خاطراتُ
هزاردفه شمردم تو جاده ردپاتُ
پشت من و یه خنجر قرار قبلی داشتن
میون صد تا خنجر به من بگو چرا تو
هنوز توی اتاقم عکس تورو می ذارم
برای اینکه از تو هیچی دیگه ندارم
اما حالا فهمیدم چاره دل نمیشه
یکی باید بمیره هیچی دوئل نمی شه
امیر براهویی

No comments:

Post a Comment