نمی خواهم کسم باشی فقط بنشین نگاهم کن
نمی خواهم تبم باشی خیال هر شبم باشی
فقط هر وقت می آیی کمی همرنگ ماهم کن
***
تا تو نگاه می کنی غرق نگاه می شوم
یکسره ناله می کنم یکسره آه می شوم
تا تو نگاه می کنی من خفقان کوچه را
می شکنم برای تو چشم به راه می شوم
***
نمی خواهم تبم باشی خیال هر شبم باشی
فقط هر وقت می آیی کمی همرنگ ماهم کن
***
تا تو نگاه می کنی غرق نگاه می شوم
یکسره ناله می کنم یکسره آه می شوم
تا تو نگاه می کنی من خفقان کوچه را
می شکنم برای تو چشم به راه می شوم
***
ما پر از شوریم و ابری غرق بارش می شویم
ما پر از ایمان که آن بالا گزارش می شویم
شکوه ای از ظلم و جور و مرگ در این راه نیست
بارها خط خورده ایم از نو نگارش می شویم
***
من و تو قصه ی فرجام یک سرآغازیم
و هر دو آخر این قصه رنگ می بازیمو قصه ها مکرر همیشه یک جورند
من و تو که در آخر طنین یک سازیم
No comments:
Post a Comment